آبان 26, 1392
7 بازدید
مرحوم محدث قمى در وقایع روز یازدهم وقتی جناب سکینه خاتون بدن بی سر پدر را در آغوش گرفت ؛ مى نويسد: در مصباح كفعمى است كه سكينه خاتون گفت: چون پدرم كشته شد آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم حالت اغماء و بيهوشى براى من روى داد، در آن حال شنيدم که پدرم […]
مرحوم محدث قمى در وقایع روز یازدهم وقتی جناب سکینه خاتون بدن بی سر پدر را در آغوش گرفت ؛ مى نويسد:
در مصباح كفعمى است كه سكينه خاتون گفت:
چون پدرم كشته شد آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم حالت اغماء و بيهوشى براى من روى داد، در آن حال شنيدم که پدرم مى فرمود:
شيعتى مهما شربتم ماء عذب فاذكرونى او سمعتم بغريب او شهيد فاندبونى
تیغ کافی است؛ ترنج از سر راهم بردار
مات یوسف شدن، انگشت بریدن دارد….
رحم الله عمی العباس…