پیامبر و ابوبکر در مسجد قبا ؟!

پیامبر و ابوبکر در مسجد قبا ؟!
آبان 19, 1402
51 بازدید

اصبغ می گوید: به امام حسین علیه السلام عرض کردم: ای سرور من! از مطلبی سؤال می کنم که به آن یقین دارم و آن از اسرار است و در وجود شما نهفته است. حضرت فرمودند : ای اصبغ! آیا می خواهی مکالمه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم با ابوبکر را در روز […]

اصبغ می گوید: به امام حسین علیه السلام عرض کردم: ای سرور من! از مطلبی سؤال می کنم که به آن یقین دارم و آن از اسرار است و در وجود شما نهفته است. حضرت فرمودند :

ای اصبغ! آیا می خواهی مکالمه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم با ابوبکر را در روز مسجد قُبا مشاهده کنی؟

عرض کردم: این همان چیزی است که اراده کرده ام .

حضرت فرمودند: برخیز

ناگهان خود را در مدینه مشاهده کرده و کمتر از چشم بهم زدنی مسجد را دیدم، آن حضرت در صورت من تبسّمی کردند و سپس فرمودند: خداوند باد را مسخّر سلیمان بن داوود کرد (غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ)؛ «که (بساطش را) صبحگاه یک ماه راه می برد و عصر یک ماه» و من بیش از آن چه به او عطا شده، نصیبم گردیده شده است .

عرض کردم: به خدا قسم همین طور است، بعد حضرت فرمودند :

«نَحْنُ اَلَّذِینَ عِنْدَنَا عِلْمُ اَلْکِتَابِ وَ بَیَانُ مَا فِیهِ. وَ لَیْسَ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مَا عِنْدَنَا، لِأَنَّا أَهْلُ سِرِّ اَللَّهِ.»

علم کتاب و بیان آن چه در آن است، نزد ما می باشد. و آن چه [مقامات] نزد ما اهل بیت می باشد، نزد هیچ یک از مخلوقات خداوند متعال نیست، چرا که ما، اهل سرِّ خداوند هستیم.

سپس حضرت فرمودند: ما وابستگان پروردگار و وارثین رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم هستیم .

و بعد فرمودند: داخل شو. پس داخل مسجد [قُبا] شدم، ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم را در محراب دیدم که ردا به خود پیچیده است. در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام را مشاهده کردم که گریبان ابوبکر راگرفته است. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم در حالی که انگشت به دندان گرفته بودند فرمودند: تو و اصحاب تو بد بازماندگانی بعد از من بودید، لعنت خدا و لعنت من بر شما باد.(1)

1- . ترجمه القطره، ج1، ص17 ؛ بحارالانوار، ج44، ص184.
برچسب‌ها:, ,