از مجموع کتابهایی که درباره مادر امام سجاد (ع) به نگارش در آمده است، میتوان به سه نظریه دست یافت: الف) گروهی اصل وجود شاهزادهای ایرانی به نام «شهربانو» را در میان خاندان اهل بیت (علیهم السلام) انکار میکنند و آن را افسانهای میدانند که نویسندگان شیعی، در دوران خلافت آل بویه ساخته و در […]
از مجموع کتابهایی که درباره مادر امام سجاد (ع) به نگارش در آمده است، میتوان به سه نظریه دست یافت:
الف) گروهی اصل وجود شاهزادهای ایرانی به نام «شهربانو» را در میان خاندان اهل بیت (علیهم السلام) انکار میکنند و آن را افسانهای میدانند که نویسندگان شیعی، در دوران خلافت آل بویه ساخته و در صفحات تاریخ وارد کردهاند.
ب) گروهی اصل وجود شهربانو را پذیرفتهاند، ولی او را دختر «یزدگرد»، پادشاه ساسانی و شاهزاده نمیدانند. آنها معتقدند وی تنها اشرافزادهای است که در زمان عثمان، به اسارت اعراب درآمد و به امامحسین (ع) بخشیده شد.
ج) گروهی دیگر شهربانو را دختر شاه ایران میدانند که به اسارت اعراب درآمد و به امامحسین (ع) بخشیده شد. این گروه، ارزش و جایگاه وی را نه به دلیل شاهزادگی، بلکه به علت انتساب به خاندان امامت میدانند.
از نخستین مخالفان وجود شهربانو در تاریخ، «ابنعُنبه» (م 828 ه. ق) است. وی مینویسد:
خداوند متعال، علی بنحسین (ع) را به فرزندزادگی پیامبر، بینیاز کرد از پادشاهزادگی یزدجرد مجوس؛ آن هم از دختری که بنابر آنچه در تاریخ آمده، بر سنت اسلامی متولد نشده است … 1
در پاسخ به این اشکال نکات زیر به نظر میرسد:
الف) در برخی اسناد روایی و تاریخی، شاهزادگی امام سجاد (ع) به واسطه ی ولادت از مادری که شاهزاده بوده است ؛ عنوان افتخار برای آن حضرت مطرح نشده است. در روایت «شیخ صدوق» در «عیون اخبار الرضا (ع)» که به نظر صحیحترین روایت است، فقط به وجود خویشاوندی میان اهل بیت (علیهم السلام) و ایرانیان اشاره شده و افتخار و غروری به شاهزادگی یزدگرد، در این روایت دیده نمیشود.
ب) با توجه به اسناد تاریخی، پیوند با حکومت رو به افول ساسانی، افتخارآمیز نبوده است. بر اساس گزارشهای موجود، شهربانو هنگامی اسیر میشود که پدرش در حال فرار، به دست آسیابانی کشته میشود. بنابراین، دیگر شکوه و بزرگی شاهانهای برای این خاندان وجود نداشته است. از سوی دیگر، در فرهنگ عرب، اسیر هیچ افتخار و غروری ندارد.
ج) بنابر نقلهای تاریخی موجود از دوره ساسانی، ایرانیان به ویژه خاندانهای سلطنتی، در آن زمان برای عقد و ازدواج، به سنتهای خاص خود عمل میکردند. رسیدن به سن بلوغ و کفالت بزرگترها از جمله این سنتها بوده است. 2
د) برخی تاریخنگاران معاصر معتقدند، انکار ازدواج امام حسین (ع) و شهربانو از سوی ابنعنبه در کتاب «عمدة الطالب»، بیش از آنکه بر یک تحقیق تاریخی مبتنی باشد، از جدال سادات حسنی و حسینی یا به عبارت دیگر شیعیان امامی و زیدی سرچشمه گرفته است. 3
هـ) اگر بخواهیم نظر غیر معتبر و مدقانه ی این عنبه را مبنی بر نوع ولادت حضرت شهربانو سلام الله علیها بپذیریم ؛ این شبهه ممکن است برای مادران خیلی از ائمه من جمله مادر بزرگوار امام عصر اروحنافداه ، حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها نیز پیش بیاید در حالیکه ائمه هدی حتی در خصوص ازدواج های قبل از اسلام که بر اساس سنن توحیدی یا قومیتی بنا شده بود؛ مهر تایید نهاده و آنها را درست می دانند.
دکتر «سید جعفر شهیدی»، از نویسندگان معاصر نیز از جمله کسانی است که شهربانو را افسانه دانسته و نوشته است:
… نتیجه این جستوجوها چنانکه خواهید خواند، این است که شهربانو از مرحله یک شخصیت حقیقی و خارجی بیرون شده و در شمار موجودات پنداری و افسانهای باستانی درمیآید. 4 البته دکتر شهیدی معتقد است امکان دارد در آینده، پژوهشگرانی با استفاده از منابع متقنتر، نظریه وی را باطل سازند یا افسانه بودن آن را ثابت کنند.
از دلایل این پژوهشگر برای رد وجود این بانو، تعدد نامهای شهربانو است، در حالی که توجه به تاریخ گذشتگان و تعدد نامهای افراد به ویژه زنان در صدر اسلام، این اشکال را رد میکند. حضرت زهرا (س) کنیهها و القاب متعددی دارد. آیا این موارد دلیل بر افسانه بودن آن حضرت است؟! از دیگر سو در صدر اسلام، تعدد نام بهویژه برای کنیزان و اسرای جنگی، امری طبیعی بوده است.
مادران امامان معصوم (علیهم السلام) که کنیز بودند، اغلب بیش از ده نام داشتند. استفاده از نام گلها برای کنیزان یا حیوانات زیبایی چون آهو یا نامهایی که بیانگر زیباییهای ظاهری آنها بوده، از سنتهای مرسوم در آن زمان بوده است. 5
دکتر شهیدی، اختلاف نقلهای موجود درباره شهربانو را نیز دلیلی دیگر بر افسانه بودن آن دانسته است. به عقیده وی این اختلاف نقلها برای جبران ضعفها و نقصهای موجود در نقلهای اولیهای است که ساخته ذهن سودجویان سیاسی یا مذهبی بوده است.
این تحلیل در برخی موارد پذیرفتنی است، ولی نمیتوان همه روایتهای موجود را با این تحلیل رد کرد و منکر اصل آن شد.
اختلاف نقلها درباره شهربانو بیشتر در دو مورد است:
الف) اسامی شهربانو؛ که گفتیم تعدد اسامی، امری طبیعی بوده است. (پانزده نام برای وی بیان شده است که برخی به صفات اشاره دارد و در برخی احتمال تصحیف وجود دارد).
ب) زمان اسارت وی؛ که اختلاف در سه مورد است؛ زمان عمر بنخطاب، عثمان بن عفان و حضرت علی (ع).
درباره ملیت شهربانو نیز فقط هشام کلبی و ابنقتیبه، سندی بودن او را بیان میکنند و نقلهای مهم و معتبرتر، به ایرانی بودن او اشاره دارند. البته «سند» نیز در آن زمان بخشی از ایران بوده است. بیش از 90 نقل نیز نام پدر او را یزدجرد یا شاه ایران (شهریار) بیان کردهاند.
بدیهی است تحلیل سیاسی و عقلانی در حوزه تاریخ، بدون استفاده از نقلهای موجود که ابزار اصلی تحقیقات تاریخی است، عملی نادرست و ناقص است. کسانی که به حقیقی بودن شخصیت شهربانو اعتقاد دارند، با استفاده از نقلهای موجود، به اثبات وی میپردازند و با بررسی روایتهای منقول، صحیحترین آن را بر میگزینند.
«آیت الله مظفری» در کتاب «خلاصة البیان فی شرح احوال شاه زنان»، شانزده روایت درباره شهربانو میآورد و آنها را به چهار گروه تقسیم میکند. وی گروه سوم و چهارم را در مقابل روایتهای مستفیضه ساقط میشمرد و گروه اول را با دوم سازگار نمیداند و سرانجام به این نتیجه میرسد که گروه دوم؛ یعنی اسارت شهربانو در زمان عمربنخطاب، بر دیگر روایتها رجحان دارد. 6
با توجه به گزارشهای موجود درباره اوضاع سیاسیاجتماعی ایران در زمان ساسانیان و هماهنگی این گزارشها با نقلهای تاریخی از حجاز، همچنین روایتهای مربوط به مادر امام سجاد (ع) 7، روایت شیخ صدوق (رحمة الله) به حقیقت و درستی نزدیکتر است. در کتابهای معتبر و مهم دیگر تاریخی، رجالی، کلامی، فقهی، انساب، فِرَق و حتی ادبیات عرب رد پای شهربانو و نام و قصهاش دیده میشود که نویسنده برخی از این کتابها غیر شیعی است. از این رو، نمیتوان به اصلِ وجود شهربانو، به عنوان دختری ایرانی که افتخار مادری امام سجاد (ع) را داشت، تردید وارد کرد.
اختلاف در اسامی و نقلها به صورت روشمند و با دلایل متقن، حل شدنی است، مانند اختلاف در نام وی، زمان اسارت و در موارد بسیار کم اختلاف در نام پدر او.
1- عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، احمد بن علی الحسین بن عنبه، صص 192 و 193.
2- زن در حقوق ساسانی، کریستین بارتلمه، ص 19.
3 – تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، رسول جعفریان، ص 159.
4- چراغ روشن در دنیای تاریک، سیدجعفر شهیدی، صص 7 و 8.
5- ر. ک: تاریخ الغیبة الصغری، محمدصدر، ص 242.
6- خلاصة البیان فی شرح احوال شاه زنان، ابراهیم مظفری، ص 125.
7- از جمله آثاری که به مادر امام سجاد (ع) اشاره دارند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) کتب رجالی: شیخ طوسی (م 460 ه. ق) در فهرست، رجال ابن داوود (م 770 ه. ق)، تفرشی، قهپایی؛
ب) ادبیات عرب: مبّرد (م 285 ه. ق) با اینکه تعصب عربیت او زبانزد خاص و عام بوده، به ایرانی بودن مادر امام سجاد (ع) اشاره کرده است؛ راغب اصفهانی (م 502 ه. ق) در محاضرات الادباء ذیل بیان گفتوگوی هشام بن عبدالملک و زید بن علی؛ زمخشری (م 537 ه. ق) در ربیع الابرار به نقل از ابوالیقضان (م 190 ه. ق)، امیر عنصر المعالی کیکاووس و مانند آن؛
ج) کتب انساب: العمری المجدی (م 443 ه. ق) در المجدی فی انساب الطالبیین؛ البرّی (م قرن هفتم هجری) در الجوهرة فی نسب الامام علی (ع)؛ ابن عنبه (م 828 ه. ق) در عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب (که پس از بیان شرح حال وی به مخالفت با اصل وجود شهربانو میپردازد)؛ العبیدلی (قرن هفتم هجری) در التذکرة فی انساب المطهرة؛ ابونصر بخاری (م 341 ه. ق) در سرالسلسلة العلویة به نقل از ابن جریر طبری. از اهل سنت نیز ابن سعد در الطبقات الکبری و مصعب زبیری و در کتاب احقاق الحق به نقل از: اصمعی (م 213 ه. ق) ماجرای شهربانو دیده میشود.
د) کتب فقهی: شیخ مفید (م 412 ه. ق) در المقنعه، ابن ادریس حلّی (م 598 ه. ق) در السرائر، علامه حلّی (م 726 ه. ق) در منتهی المطلب و تحریر الاحکام و …
ه) در میان کتب فِرَق نیز میتوان به کتاب نوبختی (م 326 ه. ق) اشاره داشت و کتب تاریخی فراوانی به شهربانو اشاره دارند که در متن از آنها به تناسب استفاده نمودهایم.
نظرات