ببین برادر من ! ما خودمان طلبه ایم . البته از آن طلبه های مثلا روشنفکر . سعی می کنیم در عین حال اینکه طلبه هستیم ، خیلی هم خودمان را تافته ی جدا بافته از مردم نکنیم . البته بنده از آن دسته طلبه هایی بودم که همیشه به خاطر ریش کوتاهم ، در […]
ببین برادر من !
ما خودمان طلبه ایم .
البته از آن طلبه های مثلا روشنفکر .
سعی می کنیم در عین حال اینکه طلبه هستیم ، خیلی هم خودمان را تافته ی جدا بافته از مردم نکنیم .
البته بنده از آن دسته طلبه هایی بودم که همیشه به خاطر ریش کوتاهم ، در میان برخی دوستان ، انگشت نما بودم .
اما خب وقتی روزهای اول طلبگی از مرجع تقلیدمان استفتاء کردیم و فرمودند : اگر صدق ریش بکند ، ولو اینکه کم هم باشد ،کافیست ؛ دیگر به اندازه ی دلخواه ریشمان را می تراشیدیم و سعی می کردیم به حد حرام نرسد .
خلاصه اینکه بعد از سال ها ، بعضی وقت ها هم در درس خارج ، بعضی آقایان رفقا خیلی چپ چپ نگاه مان می کردند .
حالا اصلا ریش که ملاک طلبه بودن و مذهبی بودن نیست ، هست ؟
نه والله . نیست .
چه کسی گفته هرکس ریشش زیاد بود ، این مومن است و این مذهبی است و این فلان است و این بهمان ؟
مومن بودن به قول پدر بزرگ مرحومم ، به ریشه است . به ریش نیست .
به حقیقت دین را فهمیدن است .
حالا چه ریشت به اندازه ی کفایت باشد چه به اندازه ی قد گردنت تا روی سینه ات.
فرقی نمی کند …
دین را اگر فهمیدی ، با ریش باشی یا بی ریش ، موفقی و سربلند .
و اگر نفهمیدی با ریش باشی یا بی ریش ، کلاهت پس معرکه است .
حالا ریش یک روحانی که جای خود دارد .
وقتی یک روحانی لباسی را پوشید که به آن لباس می گویند : لباس رسول الله ، دیگر همه ی شئونش زیر ذره بین است .
مایی که لباس روحانیت نپوشیدیم ، در بین همفکران خودمان ، زیر ذره بین بودیم چه رسد به اینکه لباس روحانیت بپوشیم و در میان مردم هم بخواهیم زندگی کنیم .
از آنجایی که بنده عاشق لباس روحانیت بودم ، روزهای اول طلبگی ، استاد بزرگوار و اهل نَفَس ما که ما را شناخته بود و دیده بود چه آدم ترمز بریده ای هستیم ؛ داخل این کله ی پوک بنده ، یک مطلب خیلی مهمی را فرو کردند که :
آقای مداحی ! حواست باشد که اگر این لباس را بخواهی بپوشی ، اول باید لباس تقوی را به تن کنی .
وقتی لباس تقوی را به تن کردی ، همه ی شئون زندگی ات می شود اقتصاد …
همه ی شئون زندگی ات می شود رعایت …
همه ی شئون زندگی ات می شود مواظبت …
خیلی چیزها برای یک فرد معمولی حلال است و نعمت خداست ، اما بعضی وقت ها همان چیز ، برای یک طلبه ی ملبس ، مکروه می شود و گاهی اوقات نیز ، حرام !
استادمان می فرمودند : فیلم زیر نور ماه این حرف ما را خوب بیان کرد که بابام جان ! لباس روحانیت ، لباس فعله گی دین است .
لباس روحانیت لباس عمله ی دین بودن است …
لباس روحانیت ، لباس خدمتگزاری برای مکتب است …
لباس روحانیت ، لباس فردیست که بتواند جنس درد مردم را بفهمد …
لباس روحانیت ، لباسیست که وقتی پوشیدی دیگر مال خودت نیستی …
می شوی سرباز امام زمان و به عنوان جیره خوار امام صادق علیهما السلام دیده می شوی …
آنوقت است که مسئولیتت خیلی سنگین است …
و آنقدر گفتند و گفتند و گفتند که ما فهمیدیم این لباس خیلی خیلی خیلی قداست دارد .
و عجب انسانهایی هستند که این لباس را می پوشند .
الحق و الانصاف هم خیلی از طلبه های عزیز را که می بینم ، می بینم همان رعایت هایی را که استاد بزرگوار ما می فرمودند ، دارند .
بحمد الله شهر مقدس قم فراوانند از این طلاب عزیز و سربازان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه .
اما خب متاسفانه برخی از طلاب هم هستند که مستثنی هستند از یک سرباز خوب بودن .
و وقتی آنها را می بینی ، احساس می کنی که اینها نان امام صادق علیه السلام را نخورده اند .
زندگی اشان را که می بینی ، می بینی بویی از عمله گی دین نمی دهد .
بیشتر زندگی اشان شبیه کارفرمای دین است نه عمله ی دین .
و وقتی که یک آخوند ، به جای اینکه بشود عمله ی دین و فعله گی بکند برای خدا ، خیال برش دارد و برود و بشود کارفرمای دینی
و دستور بدهد
و برای خودش ببرد و بدوزد
و همیشه کارهای خودش را درست ببیند
و فقیر و مستضعف در زندگی اش ، جایی نداشته باشند
و گره از کار مردم باز نکند
آنوقت است که آن آخوند به درد لای جرز دیوار هم نمی خورد .
بعضی وقت ها که آمپرم می رود از دست این آخوندهای بی درد دین ، روی هزار
می گویم نکند من دارم اشتباه می کنم
بعد سخنان امام خمینی رحمت الله علیه را مرور می کنم و می بینیم نخیر همچین هم پر بیراه آمپر نچسبانده ام .
امام خمینی رحمت الله علیه در باب لزوم ساده زیستی روحانیت می فرمودند :
و يكى از امور مهم هم اين است كه روحانيون بايد ساده زندگى كنند. آن چيزى كه روحانيت را پيش برده تا حالا و حفظ كرده است، اين است كه ساده زندگى كردند.آنهايى كه منشأ آثار بزرگ بودند، در زندگى ساده زندگى كردند. آنهايى كه در بين مردم موجّه بودند كه حرف آنها را مىشنيدند، آنهايى ساده زندگى كردند. شايد آقايان كمى شان يادشان باشد، در آن وقتى كه ما اوايلى كه آمديم قم، كه در آن جا چه اشخاصى بودند، شخص اول قم در جهت زهد و تقوا و اينها مرحوم آشيخ ابوالقاسم قمى (1)، مرحوم آشيخ مهدى (2) و عده ديگرى، و شخص نافذ آن جا و متقى، مرحوم آميرزا سيد محمد برقعى (3) و مرحوم آميرزا محمد ارباب (4)؛ همه اينها را من منزل هايشان رفتم. آن كه رياست صورى مردم را داشت و رياست معنوى هم داشت، با آن كه زاهد بود، در زندگى مشابه بودند. مرحوم آشيخ ابوالقاسم؛ من گمان ندارم هيچ طلبه اى مثل او بود، زندگى اش يك زندگى اى بود كه مثل ساير طلبه ها، اگر كمتر نبود، بهتر نبود، كمتر هم بود. مرحوم آميرزامحمدارباب كه من رفتم مكرر منزلشان، يك منزلى داشت دوسه تا اتاق داشت خيلى ساده، بسيار ساده. مرحوم آشيخ مهدى همينطور، سايرين هم همينطور، عده هم زياد بودند آن وقت. وقتى انسان در آن محيط واقع مى شد كه اينها را مى ديد، همين ديدن اينها براى انسان يك درسى بود، وضع زندگى آنها براى انسان،يك وضعى بود، درس بود براى انسان، عبرت بود. هرچه برويد سراغ اينكه يك قدم برداريد براى اينكه خانه تان بهتر باشد، از معنويتتان به همين مقدار، از ارزشتان به همين مقدار كاسته مىشود. ارزش انسان به خانه نيست، به باغ نيست، به اتومبيل نيست.
اگر ارزش انسان به اينها بود، انبيا بايد همين كار را بكنند. انبيا سيره شان را ديديد چه جور بوده. ارزش انسان به اين نيست كه انسان يك هياهو داشته باشد، يك اتومبيل كذا داشته باشد، يك رفت و آمد زياد داشته باشد. ارزش روحانيت به اين نيست كه يك بساطى داشته باشد و يك دفترى و يك دستكى داشته باشد. فكر كنيد ارزش انسان را به دست بياوريد، ارزش روحانيت را از دست ندهيد. در كيفيتِ تحصيلِ علوم هم هرچه برويد سراغ تجملات- و ان شاء اللَّه نمىرويد- از علومتان كاسته مىشود. آنهايى كه اين كتاب هاى قطور را نوشتند و پر ارزش را، زندگىشان يك زندگى طلبگى بوده، مثل شيخ انصارى و مثل امثال اينها؛ يك زندگى طلبگى بوده. آنها توانستند اسلام را در همه جهات حفظ كنند و فقه را به پيش ببرند و مسائل دينى را افزايش بدهند- يعنى فروع را- و آن كتابهاى ارزشمند را عرضه كنند به مردم. براى اينكه، آنها ارزش را به اين نمىدانستند كه من خانه ام بايد چه جور باشد، حالا سه تا اتاق داريم كم است، چهارتا.
شما خيال مى كنيد كه اگر ده تا اتاق هم باشد كافى براى شما هست؟ خير، اگر همه اين دنيا را به يك كسى بدهند، كافى نيست، مى گويد: بايد برويم جاى ديگر. اين فطرت انسان است، فطرت خداخواهى است ..(1)- آقاى شيخ ابوالقاسم قمى، از علماى بزرگ قم در اوايل تأسيس حوزه علميّه قم كه به سال 1352 ه. ق. در گذشته است.
(2)- آقاى شيخ مهدى حِكَمى، از علماى مهم قم و صاحب كرامات اخلاقيّه در اوايل تأسيس حوزه علميه قم.
(3)- آقاى مير سيد محمد برقعى، از علماى مبرّز قم كه فرزند ارشد مجتهد بزرگ قم يعنى مرحوم سيد عبداللَّه برقعى بود.
(4)- آقاى ميرزا محمد ارباب قمى، از علماى بزرگ و محدثين عاليمقام كه در اوايل تأسيس حوزه علميه قمدار فانى را وداع گفتند. وى جدِّ آقاى شهاب الدين اشراقى (داماد امام خمينى) است.صحيفه امام، ج19، ص: 253
و تا ما دیده ایم و دیده ایم بزرگان ما زندگی اشان همینطور بوده است . بنده منزل حضرت آیت الله جوادی آملی را دیده ام و منزل آیت الله نوری همدانی را دیده ام .
آنوقت است که وقتی رفیق آخوندم ( روحانی نمی گویم به او ) را می بینم که فلان ماشین را سوار می شود ، عدالتش برای من می رود زیر سوال . وقتی به او می گویم فلانی چرا اینطور زندگی می کنی توجیهی می آورد که می خواهم یقه اش را بگیرم و ….
به خدا قسم پولدار بودن بد نیست و فقر هم نزد خداوند یکی از منفورترین چیزهاست و ثروتی که در راهش مصرف شود ، نیز محبوب خداوند است ؛ اما این مقوله ای که یک آخوند ! در زمستان پرادو یا به قول دوستمان خودروی بی ام دابلیو سوار شود ، اما یک آدم بی ماشین را در کنار خیابان نبیند و جنس سرمای بیرون ماشینش را درک نکند ، این فرد آخوند است نه روحانی .
این فرد برای آسایش و مصونیت خودش این لباس را پوشیده است و نه برای دین ِمردم .
چند روز پیش رفتیم منزل یکی از آشنایان . به من گفت که : فلانی ! چقدر از این شاخه به آن شاخه پریدی . اگر همان آخوندی ! را ادامه داده بودی الان به جایی رسیده بودی !
به ایشان گفتم : رفتم کار کردم . پوستم کنده شد . کارگری کردم . آش بردم تو راهپیمایی 22 بهمن فروختم . پولمو جمع کردم که اگه یه روزی مثل امروز یه ماشین سوار شدم بگم رفتم عمله گی کردم و ماشین خریدم . تازه به شکرانه ی این لطف خدا با همین وسیله ی نقلیه تا جایی که بتونم آدم سوار می کنم .
نه اینکه مثل یه آقای آخوند ! …
حضرت آیت الله سید عز الدین زنجانی شاگرد مرحوم علامه ی طباطبایی (که حضرت علامه برخی از شاگردانشان را به ایشان ارجاع می دادند ) می فرمودند : من به طلاب و روحانیت عزیز سفارش می کنم و نیز وصیت می کنم هر وقت ماشینی آمد دنبالتان و قرار بود شما را جایی ببرد ، این عمامه را از سر بردارید . این عمامه مسئولیت دارد .
آنوقت آقای … سوار خودروی اِن میلیونی می شود که تا امروز قشر مستضعف ما حتی به دستگیره ی درش دست نزده است .
أَی تُــف سر بالا هِــــی !
خدایا ! تو شاهدی من از عمل این دسته آخوندها بیزارم .
این ها همان کسانی هستند که باعث آزار طلاب عزیزمان می شوند که به سختی گذران معاش می کنند .
این ها همان کسانی هستند که ….
خدایا ! تو شاهدی من از عمل این دسته آخوندها بیزارم .
توجه توجه : ماشین داشتن بد نیست . خیلی هم خوب است . اتفاقا مرکب خوب ، از آن دسته چیزهایی است که در روایات به آن اشاره شده و از سعادت یک مرد ، یک مورد داشتن مرکب خوب بیان شده است . خوش به حال کسانی که امروز مرکب خوب دارند . ماهی فلان قدر هم می دهند بنزین لیتری 700 تومان می زنند ، اما به این ماشین دل نبسته اند . این وسیله ی نقلیه اشان ، مرکب فقرا هم خواهد بود . ماشین عروس افراد مستضعف هم خواهد بود و …
پی نوشت : گفت به امام حسن مجتبی گفت : آقا عجب اسبی داری ! دلم می خواست یک همچنین مرکبی می داشتم . امام مجتبی به او فرمودند :مال تو . و اسب را به او بخشیدند .
دارا بودن بد نیست . از خد اعتدال خارج شدن بد است …
دارا بودن بد نیست ،، دل بستن به دارایی ها بد است …
و …..
سلام علیکم
از نظر بنده کاشکه این عکس رو منتشر نمی کردید
از فردا آخونداهم میشن جوک موبایل.
به هر حال شما هر چه قدر از این مطالب بنویسید نه رو کسی تاثیر می ذاره تازه می تونه مضر هم باشه
بالاخره هم به این فرد میگن آخوند هم به یکی دیگه
این کار فقط دید رو نسبت به آخوندا بد می کنه
البته این نظر بنده ست
خداحافظ شما
سلام بر شما
منشور روحانیت امام رحمت الله را باید داد دست بعضی ها چند بار از رویش بنویسند!
انشالله آبرومند باشیم در محضر صاحب تمام حوزه های علمیه…
توفیقات طلبه های عامل به دین روز افزون باد.
یاعلی.ع.
اگر بنویسند هم فکر نکنم توفیری برایشان داشته باشد.
همین تمثال این آقایان هستند که زندگی را برای سایر طلبه ها هم سخت کرده اند . همین ها هستند که باعص می شوند طلبه ای زحمتکش و درسخوان ،وقتی یک حرف زشتی از یک آدم نا عاقلی بشنود تا مدتها دلش رنجیده ی آن حرف رکیک باشد …
بنام خدا
سلام بر مخلصین خدا!
قربان وجود دینمدارت برم ریش بتنهائی ملاک نیست ولی بخشی از ملاکه!!!.کسی که ریشش رو تراشیده از نظر شرع(خیلی از علما) مردوده و اگه فقط همین یک ایراد رو داشته باشه بهمان اندازه از شرع دوره…
ساده زیستی مرز موفقیت و صیانت بر نفسه ولی مطلب خیلی مهم اپیدمیک برا شماها اینکه درد ما فقط پول و امکانات زیاد داشتن نیست.غرور و حب جاه وریا و…از دردهای بزرگترند.
کاش من و مشا بجائی برسیم که بمحض دیدن این عکس سوء ظنمون گل نکنه!.حمل بر صحت و ضع امر اخیک علی احسن وجه فراموش نشه…
شما رو دوست دارم ولی فکر میکنم در اظهارنظر های سیاسی و قضاوتهای خود در مورد جناحههای سیاسی کشور این حسن ظن رو رعایت نمیکنین!
واقعا که لباس تقوا چه فاخر است و نجات دهنده.خداوند نگهدارتان باد و دلتون نورانیتر.یا علی
—–
حسین مداحی در
پاسخ نوشت :
داداش من ! سلام بر شما
و اما بعد :
ما که عرض کردیم در حد کفایت بود آنچه که قرار است بر بخشی از ملاک باشد . ماهم به حد کفایت می گذاشتیم .
بعد وقتی یه آخوند میاد با گراند ویتارای چندمیلیونی از کنار رد میشه بعد تو هم داری تو سرما میلرزی بعد طرف چپ چپ نیگات می کنه ، دیگه چیشو حمل بر صحت کنیم ؟
از بس حمل بر صحت کردیم حامله شدیم بابا !
همیشه مردم یک درجه کمتر از روحانیون عمل می کنند. اگر زن روحانی مقنعه بپوشه مردم روسری می پوشن. اگر روسری بپوشه، شال.
اگر ریش بلند داشته باشند، ریش میزارند و اگر ته ریش داشته باشند، مردم تیغ می زنند.
یعنی کارت درسته حسین مداحی! من آخوند به این شجاعی ندیده بودم! از صنف خودتان انتقاد کنید تا به تعالی برسید. ترجیح بر این است که غیر روحانیون در امور روحانیت معظم دخالت نکنند…دادگاه جدا داشتن هم از همین تفکر نشات گرفته است. حالا که شما دست به کار شده اید بدانید که ما مثل کوه پشت روحانیت تمیز و بیزار از فساد و بی دقتی در امور مسلمین می ایستیم. ایول الله!
—–
حسین مداحی در
پاسخ نوشت :
ما که 4 ستون بدنمان لرزید !
بنده خوب خدا سلام..
به قول شاعر: جانا سخن از زبان ما مي گويي.
با اينكه طولاني بود و خيلي ريز نوشته بوديد اما اونقدر گيرا بود كه تا آخر خوندم.
يا حق
—–
حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
سلام .
سلام و درود؛
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
http://www.ammarname.ir/link/8211
ما را با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
عمارنامه http://ammarname.ir/—- info@ammarname.ir
یا علی
قشر مستضعف چیه برادر من؟ ما هم که مستضعف حساب نمی شیم بهش دست نزدیم چه برسد به بقیه ای که به قول شما مستضعف هم هستند.
خیلی خوب وبد ولی این چند روزه که من هم درگیر یک چنین فکرهایی بودم می گفتم یعنی واقعا بقیه به این چیزا فکر نمی کنند یا من دارم اشتباه می کنم؟
—–
حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
زیاد فکرتو درگیر آدم بدا نکن عزیزم !
سلام
احسنت
—–
حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
و علیکم السلام . احسنت به خودتون D:
حالا این بابا که سوار ویتاراست…. !
کجایی ببینی آقایون زیر لند کروز استارت نمیزنند .
البته جای علمای ساده زیستی چون مجتهد تهرانی بهجت و…. خود حضرت امام خالی .
—–
حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
همینجام داداش !
سلام و دورد؛
دوست عزیز، مطلب شما در پایگاه خبری تحلیلی صراط نیوز منتشرگردید.
آدرس مطلب شما:
http://www.seratnews.ir/fa/weblog
ما را با درج نام صراط نیوز در پیوندهای وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
یا علی
چه با شکوه است دینداری مردم عامی قم که صدها مورد از این بدتر را می بینند و خللی در دینشان ایجاد نمیشود …
این شکوه دینداری را به ما هم عنایت فرما .( آمین )
—–حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
اینی که گفتم ته تهش بود . بدتر از این دیگه وجود نداره . سالها در قم بوده ام . این چیزی که نوشتم بدترینش بود . بیخود با ژست دینداری جو ندهید آقا جان . در ضمن این مواردی که عرض کردم بنده در تهران دیدم و نه در قم !
سلام
معروف و منکر را فقه مشخص می کند نه عرف
ارائه این مطلب را مستقیما همراهی با تدابیر خناس لعین شیطان می دانم
شرایط امر به معروف را مطالعه بفرمایید
100 سال است که روحانیت دارد تخریب می شود
احسنت بر شما که جا پای آتا ترک ملعون و پدر ربع پهلوی می گذارید
قضاوت با یک عکس عوامانه ترین کار ممکن است
پیشنهاد می کنم توبه کنید
آبروی افراد پشکل گوسفند نیست که با سند ثبت شده از یک لحظه روی زمین ریخت
هرچند که بنده اعتقاد دارم حسنات الابرار سیئات المقربین
والسلام
—–
حسین
مداحی
در پاسخ
نوشت :
و علیکم السلام .
درست . منکر و معروف را فقه مشخص می کند . ما هم نه می خواهیم حلال خدا را حرام کنیم و نه حرام خدا را حرام . اما برادر من این چه ربطی به انجام تکلیف دارد ؟
اگر خداوند برخی امور را برای امت مستحب قرار داده و شرعا بر آنها واجب نکرده است ، آیا احدی از متشرعین نباید به انجام آن مبادرت نماید ؟
بعضی جاها الاهم فالاهم هم داریم بزرگوار .
بله . شرع مقدس ما نگفته است مرکب اصیل بد است و چه بسا فرموده خوب است و از نشانه های سعادت . اما آن روحانی ای که می بیند فقیر هنوزم که هنوز است فراوان داریم و راضی می شود بر چنین مرکبی سوار شود ، آیا این فرد ملاک یک روحانی درد چشیده است ؟
بلی . یک عکس ملاک نیست و گور بابای آنکس که بخواهد با یک عکس قضاوت کند . امثال این افراد در تهران فراوانند .
البته فراوانی اشن نه به اندازه ی روحانی های خوب است که در برابر آن قشر پاک همچون نمی در برابر یمی هستند .
اگر آخوندی آبرویش بسته به یک عکس باشد و با یک عکس بخواهد بریزد ( تازه آنهم عکسی مه در انظار خلق الله است و نه عکسی خصوصی ) همان بهتر که بریزد . اگر چیز بدی نیست که خب اشکالی هم ندارد دیگر . شما چرا حرص می خورید ؟
اوهم مصداق یک مرفه بی درد .
کم داریم در جامعه مثال چنین افرادی را ؟!
مردم چشم ندارن ببینن یه روحانی سوار یه ماشین خوب میشه
12 ساله با بابام تو غربت و ازین روستا به اون روستا که دلمون خوشه بابا روحانیه مبلغه
زندگیتون خوشه، از دل ما هم خبر داری؟، چه اشکال داره بابای من که بهترین وقتای عمرشو تو تبلیغ بوده و تو محروم ترین نقاط ایران زندگی کرده چند سالی هم خوش باشه، یه نف رنگفته حتی از همون شورای قمتون دستت درد نکنه، ای بابا، دویت هم که قربونش برم با همه هست، الا روحانیا، چون مطالبات مهمتری مثل مطالبات فرهنگیا داره
البته نه به اندازه پرادو
ما قانعیم، یه 405 هم خوبه
—–حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
اجر تبلیغ که فقط با خداست .
خدا به پدر بزرگوارتون سلامتی عنایت کند .
مسلما کسی که با مردم زجر کشیده بوده است و در روستاها به تبلیغ پرداخته ، درد مردم مشتضعف را خوب می فهمد و چنسن کسی اگر پرادو هم سوار شود از آن در راستای کمک به مستمندان و بیچارگان استفاده خواهد نمود .
برای افرادی امثال پدر بزرگوار شما ، به اعتقاد من پرادو هم کم است و خدا می داند منظور من به قشر زحمتکش روحانی نبوده است .
و آنکسانی که سهم امام علیه السلام را در راهی صرف می کنند که حداقلش باید کفایت زندگی یک طلبه باشد اما در راه دیگری صرف می کنند باید جوابگوی پدر بزرگوار باشند
این که سوزوکی ویتاراست.همچینم ماشین خاصی نیست.
شما برو تحقیق بکن ببین بعضی اقازاده ها چه ماشین هایی سوار میشند.
تنها کسی که من جزو انسان قبولش دارم.شهاب مرادی هست.کاش همه کاره ی مملکت بود اونوقت بهشت میشد همه جا
انسان به تمام معناست.هرچی از صفات خوبش بگم کم گفتم.
—–
حسین
مداحی در پاسخ نوشت :
آقا شهاب مرادی که بزرگوارند . شما از همین آقا شهاب مرادی درباره ی همون کسی که از ثروتش گفتید و بدون تحقیق نوشتید ( و من سانسورش کردم ) بپرسید و ببینید ایشون بهتون چی میگن .
اگه شما آقا شهاب رو قبول دارید ازشون بپرسید .
سلام.
مطمئنين كه مال خودشون بوده؟؟؟؟؟؟
ميدونم هستن كسايي كه اينجوري هستن!
و آدم واقعا غصه اش ميگيره!
با سلام و تشکر از مطلب خوبتان
منتشر شد:
http://news.charchoob.com/index.php?option=com_content&view=article&id=3087:1390-11-27-18-32-18&catid=45:1389-05-13-11-43-03&Itemid=67
تو مگه فضول مردمی مرتیکه ی بزغاله حال کرده سوار شده تو جر بخور والا صدرحمت به غیر اخوندا تو که ادعای اخوندی میکنی که بعید میدونم گه میخوری دخالت تو کار دیگران میکنی ای بر هر چی سنی جنده ننه لعنت
زمان شاه دنبال خمس وذکات الان دنیا دردست این نعلین پوشان مبارک است امام علی ذغال در دست عقیل گذاشت وگفت ………………………………………….
زیادند از کسایی که روحانی نما هستن نه روحانی مثل آقای مداحی شما اونو میشناسین ؟! تو که آبروی روحانیت رو میریزی و خودت هم از اون اخراجیها هستی مردم عقلشون نمیرسه این عکس سازی ها ممکنه کار خودت باشه که هست ؟! مان گورد.
این نظر رو حتما پخش کن
نوش جونش ، حتما استاد دانشگاهی چیزیه ،من نمی دونم چرا مردم ایران دوست دارن عالم دینشون را فقیر و ذلیل ببینن، به خدا باید از خداشون باشه عالم دینشون خوب بپوشه ، خوب سوار شه و …