فضائل امیر مومنان حضرت علی علیه افضل صلوة المصلین آنقدر زیاد است که به شمارش نخواهد آمد . نقل است که مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری را در عالم رویا پس از وفاتشان دیدند .حالت ایشان در رویا برای بیننده ی خواب جالب بود . ایشان را می بیند که در حال مطالعه هستند . از آ سید احمد سوال می کند :
که آقا شما علامه دهر بودید چطور الان در برزخ هم مشغول مطاله هستید ؟
فضائل امیر مومنان حضرت علی علیه افضل صلوة المصلین آنقدر زیاد است که به شمارش نخواهد آمد . نقل است که مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری را در عالم رویا پس از وفاتشان دیدند .حالت ایشان در رویا برای بیننده ی خواب جالب بود . ایشان را می بیند که در حال مطالعه هستند . از آ سید احمد سوال می کند :
که آقا شما علامه دهر بودید چطور الان در برزخ هم مشغول مطاله هستید ؟
ایشان می فرمایند :
فضائلی از امیرالمومنین در دنیا بخاطر احتمال انکار جاحدین برای ما بیان نشده بود. الان در عالم برزخ مشغول مطالعه ی فضائلی از امیر مومنان هستم که برای ما نگفته بودند.
یکی از این فضائل را علامه سید هاشم بحرانی در کتاب ” البرهان فی تفسیر القرآن ” به نقل از شیخ بُرسی به شرح ذیل نقل می کند . ایشان می نویسد :
أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صلی الله علیه واله وسلم کَانَ جَالِساً وَ عِنْدَهُ جِنِّیٌّ یَسْأَلُهُ عَنْ قَضَایَا مُشْکِلَهٍ، فَأَقْبَلَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَتَصَاغَرَ اَلْجِنِّیُّ حَتَّی صَارَ کَالْعُصْفُورِ، ثُمَّ قَالَ: أَجِرْنِی، یَا رَسُولَ اَللَّهِ. فَقَالَ: مِمَّنْ؟ فَقَالَ: مِنْ هَذَا اَلْفَتَی [اَلشَّابِّ] اَلْمُقْبِلِ. فَقَالَ: وَ مَا ذَاکَ؟ فَقَالَ اَلْجِنِّیُّ: أَتَیْتُ سَفِینَهَ نُوحٍ لِأُغْرِقَهَا یَوْمَ اَلطُّوفَانِ، فَلَمَّا تَنَاوَلْتُهَا ضَرَبَنِی هَذَا فَقَطَعَ یَدِی، ثُمَّ أَخْرَجَ یَدَهُ مَقْطُوعَةً، فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صلی الله علیه واله وسلم : هُوَ ذَاکَ.
رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم نشسته بودند و نزد آن حضرت یکی از جنیان بود و از مسائل مشکل سؤال می کرد، پس به ناگاه امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شدند، آن جن [از ترس] کوچک شد تا مثل گنجشکی گردید، سپس گفت: ای رسول خدا! مرا پناه بده. حضرت فرمودند: از چه کسی؟ عرض کرد: از این جوانی که به نزد ما می آید؟ رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود: علّت ترس تو چیست ؟ عرض کرد: روزی که طوفان شد، نزد کشتی حضرت نوح علیه السلام رفتم، تا آن را غرق کنم. همین که کشتی را گرفتم این جوان بر من ضربه ای زد و دستم را قطع نمود. بعد دست قطع شده اش را خارج کرد. پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: بله او همان جوان است
نظرات