نشر مشهور کتابی را در اوائل سال 88 چاپ کرد با عنوان ” حیات عارفانه ی فرزانگان ” که به قلم حسن صدری مازندرانی به رشته ی تحریر در آمده است . در این کتاب خاطراتی را از برخی آقایان علماء حول محور نماز نقل می کند . در صفحه ی 14 این کتاب به […]
نشر مشهور کتابی را در اوائل سال 88 چاپ کرد با عنوان ” حیات عارفانه ی فرزانگان ” که به قلم حسن صدری مازندرانی به رشته ی تحریر در آمده است . در این کتاب خاطراتی را از برخی آقایان علماء حول محور نماز نقل می کند . در صفحه ی 14 این کتاب به نقل از آقای انصاری آمده است :
امام در روزهای آخر عمرشان میخواستند بخوابند به من فرمودند:
اگر خوابیدم برای اول وقت نماز صدایم بزن.
گفتم: چشم .دیدم اول وقت شد و امام خوابیدهاند حیفم آمد صدایشان بزنم(عمل جراحی، سرم به دست) گفتم صدایشان نزنم بهتر است.
چند دقیقهای از اذان گذشت وامام چشمهایشان را باز کردند.
گفتند : وقت شده؟
گفتم: بله.
امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟
گفتم : ده دقیقه بیشتر وقت نگذشته است
گفتند : مگر من به شما نگفتم ؟
امام سپس فرزندش را صدا زدند که«احمد بیا » و فرمودند:
ناراحتم . از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خواندهام .
چرا الان که پایم لب گور است، ده دقیقه تأخیر بیافتد ؟!
«بسياری در جامعه با شنيدن ندای «حی علی الصلوه» مؤذن، مشغول انجام فعاليتهای روزمره هستند و از توجه به نماز اول وقت غافلند. به دليل عدم توجه برخیها به انجام دستورات اسلام از قبيل نماز، اين بديهيات در روز قيامت از ياد برخیها میرود!»
بخشي از پيام آيتالله جوادي آملي به جلسه شورای برنامهريزی ستاد اقامه نماز استان قم
با احترام لينک شديد جناب مداحي
التماس دعا
سلمکم الله .
حاجت روا باشید / آمین
از بابت لینک هم ممنون .
با افتخار لینک شدید .